RSS
POWERED BY
LoxBlog.Com |
در تمام دنیا مجرمانی وجود دارند که از ترس افتادن در دام پلیس و دستگاه قضایی، فرار را بر قرار ترجیح می دهند. وقتی که دست کشورها از مجرمانشان کوتاه می شود، دست به دامان پلیس بین الملل می شوند تا آن مجرمان را تحویل کشور خود دهند.
در حال حاضر ایران ۶نفر را در فهرست تحت تعقیبی های اینترپل قرار داده است تا پلیس بین الملل آنها را دستگیر کند. تمامی مجرمانی که از ایران فرار کرده و ایران به دنبال آنهاست، متهم به فساد مالی هستند اما نوع جرمی که مرتکب آن شده اند، متفاوت است. جوانترین تحت تعقیبی این فهرست، ۳۲ سال و پیرترین فرد نیز که همان خاوری معروف است، ۶۱سال سن دارد. ۵نفر از مجرمان مرد هستند و نام ۱زن نیز بین آنها به چشم می خورد. مهرگان امیرخسروی: وی برادر مه آفرید امیرخسروی بود که سال گذشته به درخواست ایران درفهرست تحت تعقیبی های اینترپل قرار گرفت. مهرگان ۵۰ساله، متولد رودبار به جرم جعل اسناد، رشوه و کسب غیرقانونی اموال تحت تعقیب پلیس اینترپل است. او نیز مانند محمودرضا خاوری به کانادا گریخته بود. گفته می شود کانادا در تحویل این متهمان همکاری لازم را نداشته است. محمودرضا خاوری: رییس سابق بانک ملی ایران، ۶۱ساله و متولد خرم آباد. او که به زبان انگلیسی نیز مسلط است، مشخص نیست پس از فرار به کانادا کجا به سر می برد. با گذشت حدود دو سال از فرار او، اینترپل موفق به دستگیری او نشده است. مشارکت و دست داشتن در اختلاس و کلاهبرداری، اخذ رشوه، کسب غیرقانونی اموال از طریق سیستم بانکی در سطح عمومی اتهام های مدیر سابق بانک ملی هستند. حسن سلطانی: مرد ۴۵ساله متولد بابل. او نیز به جرم کلاهبرداری تحت تعقیب است. رشوه و کسب غیرقانونی اموال از اتهام های اوست. محمد جعفر لنگرودی: این مرد ۳۵ساله که متولد نوشهر است، به جرم خیانت در امانت تحت تعقیب است. نام او قبل از محمودرضا خاوری در این فهرست قرار گرفته است. زهرا حیدری مورچه خورتی: تنها زنی که توانسته است از دست دستگاه قضایی ایران فرار کند، ۳۷سال سن دارد و متولد تهران است. جرم او اختلاس، پولشویی و جعل اسناد است. مسحن سالاروند: جوانترین مجرمی است که از ایران خارج شده و اینترپل در تعقیب اوست. او که ۳۲ساله است به جرم مشارکت در اختلاس، پولشویی و جعل اسنادتحت تعقیب است.
پارسی نو : زنی ۲۳ ساله در جمهوری چک برای اولین بار در تاریخ این کشور پنج قلو بدنیا آورد. این پنج قلوها چهار پسر و یک دختر هستند که در زایمان سزارین به دنیا آمدند. هر پنج نوزاد و مادرشان در واحد مراقبت های ویژه بستری هستند. کودکان در انکوباتور هستند و به کمک دستگاه های ویژه تغذیه می شوند.
پزشکان می گویند که کودکان ۹۵ درصد شانس رشد سالم را دارند.
این خانواده پیش از این یک کودک پسر داشتند و پنج نوزاد با لقاح طبیعی به دنیا آمدند.
نوزادان در سی و یکمین هفته بارداری به دنیا آمدند.
زایمان این زن یک ساعت و ربع بدون هیچ مشکلی انجام شد.
پزشکان احتمال بارداری پنج قلو را یک به ۴۸میلیون عنوان کردند.
دیوان عالی کشور حکم تبرئه مرد دندانپزشکی را که به تعرض به منشی جوانش متهم شده بود مورد تایید قرار داد و این مرد به اتهام رابطه نامشروع به شلاق محکوم شد. دختر جوانی به نام سحر سه سال قبل به ماموران پلیس شکایت کرد و گفت توسط مردی دندانپزشک مورد آزار قرار گرفته است. این دختر گفت: دو سال است که مرد دندانپزشک به من تعرض می کند و من از ترسم نمی توانم چیزی بگویم اما بالاخره تصمیم گرفتم به این ترس غلبه کنم و حالا شکایت دارم. سحر ادامه داد: چند ماه بیشتر نبود که به عنوان منشی در مطب مرد دندانپزشک استخدام شده بودم. فکر می کردم او آدم خوبی است و مشکلی با هم نخواهیم داشت. البته اوایل با من خیلی مهربان رفتار می کرد تا اینکه یک شب به من آبمیوه تعارف کرد. همه مریض ها رفته بودند و تقریبا آخر شب بود و من می خواستم به خانه بروم. مرد دندانپزشک اصرار کرد که با هم آبمیوه بخوریم و من هم قبول کردم. چند لحظه بعد از اینکه آبمیوه را خوردیم من دیگر متوجه چیزی نشدم و وقتی به هوش آمدم متوجه شدم مورد آزار قرار گرفته ام. وقتی به مرد دندانپزشک اعتراض کردم و گفتم از دستش شکایت می کنم من را تهدید کرد. دختر جوان مدعی شد در تمام این مدت مرد دندانپزشک به او تعرض می کرد و او از ترس، سکوت کرده بود. با اعلام این شکایت ماموران پلیس تحقیقات خود را آغاز و از مرد دندانپزشک بازجویی کردند. این مرد مدعی شد آنچه در موردش گفته شده دروغ است. با این حال پرونده به شعبه ۷۹ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد تا بازجویی ها در این شعبه ادامه پیدا کند. دختر جوان یک بار دیگر شکایتش را در برابر قضات این شعبه مطرح کرد و گفت: مرد دندانپزشک از سال ۸۷ به من تعرض می کرد و هربار که معترض می شدم تهدیدم می کرد و می گفت من را می کشد. به همین دلیل مجبور بودم سکوت کنم. بعد از دوسال او مرا پیش یک ماما فرستاد و من تحت درمان قرار گرفتم. قضات برای اینکه بتوانند ادعای این دختر را مورد بررسی قرار دهند از زن ماما بازجویی کردند. او گفت دختر جوان به مطبش رفته و تحت معاینه قرار گرفته است. این زن گفت: من آشنایی ای با مرد دنداپزشک ندارم و نمی دانم چه بین او و منشی اش گذشته است. دختر جوان به من مراجعه کرد و من هم او را معاینه کردم و بعد هم رفت. دارویی هم برایش تجویز نکردم. این در حالی بود که دختر شاکی مدعی بود زن ماما برایش دارو تجویز کرده است. وقتی نسخه مورد ادعا بررسی شد، فاش شد این زن برخلاف ادعایش برای دختر جوان دارو تجویز کرده است. زن ماما یک بار دیگر مورد تحقیق قرار گرفت و این بار گفت: این دختر دچار عفونت شده بود و داروها به همین خاطر برای او تجویز شد اما من او را مورد جراحی قرار ندادم. این در حالی بود که مرد دندانپزشک همچنان منکر رابطه با منشی اش بود. این بار دختر جوان برای اثبات ادعایش گفت: مرد دندانپزشک جای چند زخم روی بدنش دارد و من می توانم با جزییات تمام بگویم این زخم ها کجاست. وقتی این دختر مشخصات زخم ها را گفت و مرد دندانپزشک مورد تن پیمایی قرار گرفت و گفته های دختر ثابت شد، مرد دندانپزشک یک بار دیگر اتهامش را انکار کرد و گفت: من زن و سه فرزند دارم. شاید خودم در مورد زخم هایم صحبت کردم و منشی جوان هم یادش مانده و حالا می خواهد از این راه اخاذی کند. او چون می داند من آدم ثروتمندی هستم، می خواهد از من پول بگیرد. بعد از پایان بازجویی ها و تشکیل دادگاه هیات قضات مرد دندانپزشک را از اتهام تجاوز به عنف تبرئه کرد و در اتهام رابطه نامشروع مجرم شناخت و به ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم کرد. این رای مورد اعترض مرد دندانپزشک قرار گرفت اما از سوی قضات دیوان عالی کشور تایید شد پرونده برای اجرای حکم به دادسرا فرستاده شد. شرق
دو مرد پس از ربودن دختر ۱۳ ساله در ابتدا او را وادار به کندن زمین در عمق کم نمودند سپس وی را مورد تجاوز جنسی قرار دادند. به گزارش پارسی نو به نقل از باشگاه خبرنگاران، جنایت فوق هنگامی رخ داد که دختر ۱۳ ساله به قصد رفتن به کلاس قرآن با پای پیاده در حرکت بود که توسط دو مرد ربوده شد و پس از تجاوز به قصد کشتن وی را زنده به گور کردند. پس از متواری شدن مردان متجاوز دختر ۱۳ ساله توانست تا مسیری برای تنفس خود از میان زمین گلی به بیرون پیدا کند که چندین عابر متوجه تغییر زمین شدند و وی را به صورت معجزه آسا نجات داده و به بیمارستان منتقل کردند.
بر اساس این گزارش ها : تعداد کودکانی که در پاکستان مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند از سال ۲۰۰۲ از ۶۶۸ به ۲۷۸۸ تن در سال ۲۰۱۲ افزایش یافته است. تحقیقات پلیس در پی شکایت والدین این دختر ۱۳ ساله برای دستگیری عاملین این جنایت در پنجاب پاکستان به صورت گسترده آغاز شده است. به گزارش منابع خبری چین نوزاد دختر نوجوان 12 ساله چینی سالم به دنیا آمد و مادر و کودک در سلامت کامل به سر می برند. به گزارش شین موآ: یکی از شهروندان صاحب مقام دولتی در همسایگی روستای “کیوای یانگ” استان “هونان” چین در اعتراف خود گفت به دلیل داشتن رابطه جنسی با دختر 12 ساله ام او را باردار کردم. پس از دستگیری وی در پی شکایت مادر این دختر 12 ساله نزد پلیس پدر مجرم شناخته و دستگیر شد. به گزارش این خبرگزاری وکلای مدافع این مقام دولتی ادعا کرده اند که وی هیچ نقشی در این زمینه نداشته و اعترافهای وی بی پایه و بی اساس و پدر 74 ساله مجبور به اعتراف از سوی پلیس شده است. پس از آزمایش DNA ثابت شد که او پدر نوزاد است اما دختر 12 ساله اش پدرش را مبرا از این عمل می داند. وی در حضور پلیس گفت چندین بار از سوی سه تن از معلمین مدرسه مورد تجاوز قرار گرفته است و حتی مدیر مدرسه نیز با تهديد دختر را وادار به سکوت کرده است. به گفته این دختر 12 ساله بعد از مورد سوء استفاده قرار گرفتن از جانب سه معلم و مدیر مدرسه نزد پلیس شکایت کردم اما مدیر مدرسه را در حال رشوه دادن به افسر پلیس حین تحقیقات بر روی این موضوع دیدم. به گزارش این خبرگزاری: پدر 74 ساله در حالی که نزد پلیس اعتراف می کرد گفت: در آن زمان کنترل رفتارم به دلیل مصرف الکل قابل کنترل و پیش بینی نبود من مقصر این عمل هستم. پرونده همچنان در دادگاه در حالي بررسي است. منبع: باشگاه خبرنگاران
گفتگوی خواندنی با بزرگترین ضبط دزد سابق غرب تهران
امرور خاطرات اصغر، ضبط دزد بزرگ پایتخت پس از سالها توبه و آکواریوم فروشی در این روزها. روزگاری حیاط خلوت 6 متری خانه شان پر بود از انواع و اقسام ضبط ماشین. حیاط قفسه بندی شده بود و ضبط ها بر اساس کارآیی روی طبقات آن جا گرفته بودند. «نمی شود گفت یادش بخیر اما هر وقت یادم می افتد خودم خنده ام می گیرد.» از رادیوهای فابریکی که روی پیکان های مدل 49 ایران ناسیونال نصب می شدند گرفته تا جدیدترین ضبط CD خور آن زمان که تعدادش محدود بود و فقط عده ای خاص می توانستند آن را بخرند. از هر مارک و هر مدلی که فکرش را بکنید در حیات خلوت خانه اصغر پیدا می شد.خیلی ها هر وقت که ضبط ماشین شان را دزد می برد سراغ اصغر می آمدند و برای اینکه پول یک ضبط “نو” را ندهند حتی گاهی اوقات ضبط خودشان را با قیمتی پایین تر می خریدند. سال ها از آن روزهای تلخ می گذرد؛ روزهایی که لحظات شادش خیلی کم بود. از آن زمان که روزنامه های پرتیراژ تیتر زده بودند: «بزرگترین ضبط دزد غرب تهران دستگیر شد. »حالا در گوشه ای از همین غرب تهران اصغر دور همه چیز را خط کشیده و چسبیده است به کار. دیگر به جای آن همه ضبط دزدی،دور رو برش را ماهی های زیبای آکواریومی گرفته اند و دقیقا شده اند منبع درآمد اصغر.حالا از آن سال های تلخ،فقط یک چیز برای او به یادگار مانده است و آن ضبط دو لبه “روداستاری ” است که خودش درباره آن می گوید: «به خدا این دزدی نیست. اما یادگار همان روزهاست. این ضبط را برای ماشین پدرم خریده بودیم و اصلا دلم نمی آید بیاندازمش دور.» حالا چرا ضبط دزدی؟اصلا چه اتفاقی افتاد که شدی … از دل خوشی،خوشی زده بود زیر دلم (با خنده). بحث این نیست که چرا من شدم ضبط دزد.می خواهم بگویم استعدادش را داشتم! یک رفیق داشتم به نام علی که پدرش کلید ساز بود.پدر علی با دوچرخه دور تا دور محله را می چرخید و سیار قفل و کلید ها را تعمیر می کرد. من و علی همه اش در مغازه بودیم.از همان جا بود که ساختن کلید،باز کردن انواع قفل،تعمیرات آن و همه فوت و فن ها را یاد گرفتم.اصلا قرار بود با علی مغازه بزنیم که نشد.با پدرش به اختلاف خورد و خودمان هم که سرمایه ای نداشتیم. پدر من هم که بنده خدا خرج خانه را به زور در می آورد.من حرفه ای شده بودم اما سرمایه ای نبود. خانه ما حیاط دار بود و حیاط آن به اصطلاح”شمالی”. یعنی حیاطش رو به خیابان بود.برای خودم زیر پله ای درست کردم و شروع کردم به کار. اما مگر اجازه دادند.یک روز شهرداری گیر می داد،یک روز اداره آب،یک روز حسن آقای بقال و خلاصه کار و کاسبی را جمع کردیم. چرا مغازه ای اجاره نکردی؟ پول نداشتم.پدرم فراش مدرسه بود،مگر چقدر حقوق می گرفت.تازه 4 تا هم بچه داشت که من تک پسرش بودم.یکی از خواهرهایم ازدواج کرده بود و دو تای دیگه در خانه بودند.خرج و دخل یکی نبود.من هم که وبال گردنشان بودم.به طلا دست می زدم خاک می شد!مادرم بنده خدا چند بار برایم دعا گرفته بود.مدام در سماور چیزی می ریخت و به خوردم می داد.زیر بالشم دعا می گذاشت اما کار و بار من را با صد تا قفل،بسته بودند. تعریف نکردی که چطور لقب بزرگترین ضبط دزد را به تو دادند. یک دوستی داشتم به نام جمال.هنوز هم هست اما دیگر دوستم نیست.فقط یک سلام،یک خداحافظ.من همه چیز را بوسیده ام و گذاشته ام کنار.آن پدر خدا بیامرز به من گفت اصغر تو که خوب قفل ها را باز می کنی بیا با هم کار کنیم.(می خندد)من فکر کردم می خواهد بگوید بریم بانک بزنیم یا زمین را بکنیم و از تونل به طلا فروشی برسیم و من باید گاوصندوقی،چیزی را باز کنم.وقتی گفت ضبط ماشین می دزدند خنده ام گرفته بود.من اینکاره نبودم.پدرم با آبرو بچه هایش را بزرگ کرده بود. او هر روز سالن های مدرسه و سرویس های بهداشتی آنها را تمیز می کرد تا یک لقمه نان حلال بیاورد.قبول نکردم.شب ها خوابم نمی برد.چند هفته ای گذشت.باز هم جمال را دیدم.مثل مگس وز وز می کرد.از راحتی کار می گفت.از درآمد بالایش.از اینکه من کاری نمی کنم و فقط قفل در ماشین ها را باز می کنم و می روم کنار و سهمم را می گیرم.وسوسه شده بودم. به خانواده ام هم فشار می آمد.یک شب در بهار خواب خوابیده بودم که جمال آمد در خانه مان.هنوز سر شب بود.گفت امشب با من بیا اگر خوشت نیامد من را به خیر و تو را به سلامت.حرفی نزدم و در را بستم.نیمه شب بود که احساس کردم یکی پایین ساختمان ما است و دارد خیلی آرام سوت می زند.جمال بود.بدنم سست شده بود و نمی توانستم تکان بخورم.حتی دست و صورتم را هم نشستم و زدم بیرون.اعصابم به هم ریخته بود و حرف نمی زدم.رفتیم خانه ی جمال،موتور را برداشت و از همان جا کار من شروع شد. یعنی اولین دزدی؟ البته قبل از این و در دوران بچگی از بقال محل آلوچه و لواشک دزدیده بودم اما به صورت حرفه ای،اولین کارم بود.شب رفتیم و من در یک رنو را باز کردم.جمال در کمتر از “سیم ثانیه”ضبط را زد زیر بغلش و تمام.دو روز بعد،وقتی ضبط را آب کرده بود دستمزد من را داد. چقدر بود؟ 3 هزار تومان.البته برای شروع کار خوب بود.روند کار همین طور ادامه داشت.شرایط طوری شده بود که شبی 5 یا شش ضبط می دزدیدیم.گاهی اوقات در ماشین ها وسایل دیگری هم بود.مثل عینک،ادکلن،پول خرد مسافرکش ها و هر چیز دیگری که فکر ش را بکنید. کار و بارم گرفته بود تا اینکه یک شب من در یک پژو را باز کردم و رفتم داخل یکی از کوچه ها سیگار بکشم.اصلا متوجه ماشین کلانتری نشدم.آنها چراغ خاموش آمدند و جمال را با خودشان بردند.رنگم مثل گچ شده بود.کار رسما از این به بعد تعطیل شده بود. چون من هیچ تجربه ای درباز کردن کنسول ماشین و قطع کردن سیم های ضبط نداشتم.تا دو سه هفته خبری از جمال نبود.تا اینکه یک روز دوباره سر و کله اش پیدا شد.این بار در را که باز می کردم خودم هم می رفتم داخل ماشین تا ببینم جمال چطور این کارها را می کند.دفعه بعد که جمال گیر افتاد من هم بودم.آبرویم رفته بود.قطعا به گوش خانواده ام هم رسیده بود.اما دیگر آلوده شده بودم. چرا همان موقع این کار را نگذاشتی کنار؟ نمی شد.باور کنید نمی شد.به پولش نیاز داشتم.کار دیگری هم بلد نبودم.یک موتور خریدم و چند وقتی با موتور کار کردم اما با صاحب کار دعوایم شد و زدم بیرون.همان موقع که دستگیر شدم،برایم یک سال بریدند.ا ما شانس آوردم.یک سری بخشش ها به من خورد و شوهر دختر عمه ام،که یکسری دوست و آشنا داشت محکومیت من را کم کرد.بیرون که آمدم می خواستم همه چیز را کنار بگذارم اما بی پولی فشار می آورد.خودم دست به کار شدم.به جمال هم چیزی نگفتم. این طوری درآمدم بیشتر می شد.رابطه ها را داشتم و می دانستم کجا باید ضبط ها را آب کنم.خودم شدم آقای خودم! من دیگر به جمال نیازی نداشتم چون او نمی توانست درماشین ها را باز کند.شبی 10-12 تا ضبط باز می کردم و کارو بارم سکه شده بود. سخت نبود؟دزدگیر ماشین ها،سیستم امنیتی آنها… هیچ ماشینی اذیتم نمی کرد.خفه کردن دزدگیر هم که کاری ندارد.چند ثانیه بیشتر طول نمی کشد.پراید را در کمتر از سه ثانیه باز می کردم.تنها ماشینی که کمی اذیتم می کرد زانتیا بود. چطور؟ یک کم گیر داشت. آن را در چند ثانیه باز می کردی. 51 ثانیه. اما همین هم زمان کمی است. نه برای من. ماشین هم دزدیده بودی؟ اگر خوشم می آمد حتما.اما زیاد نبود.شاید به تعداد انگشتان دست هم نرسیده است.من گواهینامه ماشین نداشتم.بعضی ها قفل فرمان داشتند و پدال هم می زدند.این لج آدم را در می آورد.همیشه از آدم های محتاط بدم می آمد.به همین خاطر هم ضبطش را می دزدیدم،هم ماشینش را می بردم. همه ضبط ها را می فروختی؟ همه را. اما همیشه این طور نبود که همه ضبط ها را فردا یا پس فردای آن آب کنم.در حیاط خلوت خانه مان قفسه ای زده بودم و آنجا را کرده بودم انبار.هر نوع ضبطی که فکرش را بکنید در آنجا بود. خانواده ات چطور؟مشکلی نداشتند؟ پیرمرد و پیرزن چه می خواستند بگویند؟حریف من که نمی شدند.تا حرفی می زدند وسایل خانه را می شکستم.قاطی می کردم و با دلخوری می زدم بیرون.الان که فکرش را می کنم می بینم آبروی آن خدا بیامرزها را بردم.سالها نان حلال خورده بودند اما من کاری کردم که همه نفرین شان کنند. کجا این اتفاق افتاد که فهمیدی دیگر ته خط است؟ یک بار داشتم ضبط یک پراید را باز می کردم.راستی نگفته بودم که این اواخر معتاد هم شده بودم.حشیش می کشیدم.برای خودم چارچوبی داشتم. می رفتم داخل ماشین،سیگاری را می چاقیدم و شروع به کار می کردم.یک بار بد جور خمار بودم.در پراید را بار کردم و مشغول شدم. ی ک دفعه دیدم یک نفر بغل دستم نشسته است.صاحب ماشین بود.بی اختیار ضبط را که باز کرده بودم کوبیدم توی سرش. خون از سرش جاری شد و زدم به چاک.خون های سرش روی ضبط مانده بود. شانس آوردم در محله خودمان نبودم.نمی دانم چرا اما عذاب وجدان داشتم.می خواستم بگذارم کنار.همین کار را هم کردم اما فقط برای یک هفته. دوباره دست به کار شدم. من همیشه شب ها کار می کردم اما راضی نمی شدم.در آمد خوب بود و گفتم ظهرها هم می شود در جاهای خلوت کار کرد.اشتباهم همین بود.روز سوم ظهرکاری بود که در یک 206 را باز کردم و کنسولش را هم برداشتم. آن را هم می خریدند. ضبط را که باز کردم احساس کردم کسی از بیرون دارد نگاهم می کند.مامور بود.گیر افتاده بودم.باز هم رفتم تو.این بار نه بخشش بود و نه شوهر دختر عمه ام.یک سال و نیم حبس کشیدم. در زندان چه کار می کردی؟ هیچ کار.بی گاری می کشیدند.من هم که چیزی بلد نبودم.بیشتر اوقات در آشپزخانه کار می کردم.یک روز سر ناهار یک آقایی بود به نام جواد.راننده کامیون زندان بود. روزنامه ای را آورد و گفت عکس خودت را دیده ای؟درشت نوشته بودند بزرگترین ضبط دزد منطقه غرب تهران دستگیر شد.خنده ام گرفته بود. گفت یعنی اینقدر حرفه ای هستی؟جوابش را ندادم.این بنده خدا یک پیکان داشت که با آن به زندان می آمد و از آنجا کامیون را بر می داشت و کارهای زندان را انجام می داد.گفت من در ماشین را قفل می کنم،قفل فرمان هم می زنم،پدال را هم قفل می کنم.ب بینم چند دقیقه ای ماشین را روشن می کنی؟شرط بستم زیر یک دقیقه که گفت عمرا.گفتم شرط 50 هزار تومان.گفت قبول.گفتم بگذار وسط(منظورم این بود که پول را بگذاریم پیش یکی از بچه ها)من پولی نداشتم از هر کس 10 – 15 هزار تومان قرض گرفتم. بچه های بند به من ایمان داشتند.پول را گذاشتیم وسط و او زمان گرفت.اما گفتم خودت نباید نگاه کنی.سیگاری روشن کرد و از ماشین فاصله گرفت.زیر یک دقیقه همه کارها را کردم و رفتم بغلش بوق زدم گفتم بیا بالا.رنگ و رویش پرید بود. اما نگفتی چطور شد که این کار را گذاشتی کنار. هنوز داستان دارد.از حبس که آمدم بیرون یکی از آشناهایمان که فامیل دور مادرم است آمد خانه مان.آن شب کلی با من حرف زد و گفت که می تواند برای من در بانک(اسم بانک را نمی برم)برایم کار جور کند.بنده خدا این کار را کرد و شدم کارمند بانک.البته می گویم کارمند نه اینکه پشت میز بنشینم.شده بودم آبدارچی. چرا همین کار را ادامه ندادی؟ نشد. یعنی پولش برای من خوب نبود.من این کاره نبودم.رییس بانک یک بی ام و 518 انگوری رنگ داشت که خودش می گفت از زمانی که از کارخانه درآمده دست خودش بوده. خیلی روی ماشینش حساس بود. بارها من ماشینش را تمیز کرده بودم.یک روز دیدم ضبط سی دار بسته روی ماشینش.اصلا یک جوری شدم.از آن یارو هم کینه داشتم. انگار من نوکرش بودم.ماشین را تمیز کردم و نیم نگاهی به ضبط.می دانستم که امشب می شود سوگولی ضبط هایم.همان هم شد.ضبطش را دزدیدم.او شکایت کرده بود و بدجور پیگیر بود اما به دام نیفتادم.با این حال برایم تله گذاشته بود. لجم وقتی درآمد که رفت و یک ضبط دیگر مثل همان را خرید.این بار نرفتم سراغش.گذاشتم یکی دو ماه با ضبط سی دی خورش حال کند.بعد از دو ماه رفتم که ضبط را بدزم گیر افتادم.زاغ سیاه من را چوب زده بود.نمی دانم از کجا اما می گفت از اول هم می دانسته من دزد ضبطش بوده ام. باز هم زندان؟ نه، رضایت داد. توی کلانتری هم یک خورده اذیتم کردند و خلاص.دیگر کاری نداشتم.می خواستم برگردم سر پله اول که انگار خدا راه را نشام داد.سرم به سنگ خورده بود.دوباره رفتم پیک موتوری و چسبیدم به کار.تا اینکه یک شب پدرم صدایم کرد.سر کوچه ما یک مغازه ای بود که از این کپسول های اکسیژن می فروخت. کپسول های هوا که بیشتر به درد بیمارستان ها و صافکار و نقاش ها می خورد.آقا ایرج پیر شده بود و می خواست مغازه را به دست پسرش و من بسپارد. او می دانست من چه کاره بودم اما روی اعتبار پدرم و از وقتی که در پیک موتوری کار می کردم اعتمادش جلب شده بود.چند ماهی مغازه را گرداندیم که آقا ایرج فوت کرد. چند ماه پس از آن مهدی گفت که فروش اکسیژن ها سودی ندارد و می خواهد مغازه را آکواریوم فروشی کند.او برای خودش شریک پیدا کرده بود اما نامرد نبود.به من گفت مغازه دست تو،من و مهدی(اسم دوست او هم مهدی بود)هم می خواهیم ماهی پخش کنیم. خلاصه ما نشستیم اینجایی که دارید می بینید.مغازه برای من نیست اما همه خیال می کنند هست.خدا را شکر الان همه چیز خوب است و از کار خودم راضی ام.آن روزهای بد هم تمام شده است و فقط خاطراتش باقیمانده. هنوز هم در ماشین،قفلی چیزی باز می کنی؟ اگر کسی سوئیچ ماشینش داخل جا مانده باشد.قفلی اشتباه زده باشند.قفل خانه ای باز نشود و از این کارها. از آن زمان خاطره ای داری که بخواهی تعریف کنی؟یادگاری یا … تنها یادگار آن زمان ضبط “روداستاری”است که یادگار ماشین پدرم است.خودم برایش خریده بودم.آن زمان یک نوار کاست با صدای معین توی آن بود که هنوز هم دارمش.اگر نه همه چیز را ریختم دور.بعضی از ضبط ها را هم دادم به کسانی که نمی توانستند ضبط بخرند.من که توبه کرده ام،خدا کند خدا ببخشد وصاحبان آنها راضی باشند. منبع:khabaronline.ir
دادگاه زنی در شرق انگلستان برگزار شد که به گفته پلیس 24 کودک را مورد آزار و اذیت جنسی و بردهبرداری قرار داده بود.
تصاویر و عکس های جالب و دیدنی و طنز و خنده دار همراه توضیحدر این مطلب تصاویر و عکس های جالبی را برای شما عزیزان اماده کرده ایم که می توانند لبخندی را بر لبان شما جاری کنندشانس که باشه ... در این مطلب تصاویر و عکس های جالبی را برای شما عزیزان اماده کرده ایم که می توانند لبخندی را بر لبان شما جاری کنند شانس که باشه بوته هم سیب می ده ! تصاویر و عکس های جالب و دیدنی و طنز و خنده دار کلید ورود به اوندنیا و جهان ! تصاویر و عکس های جالب و دیدنی و طنز و خنده دار شاد این دیگه از حس مادی گذشته تعصب مادری داره تصاویر و عکس های جالب و دیدنی و باحال حرکت مارپیچ رو با رسم شکل توضیح داده تصاویر و عکس های جالب و دیدنی و توپ عصاب نداشته ها ! تصاویر و عکس های جالب و دیدنی و توپ تصاویر و عکس های طنز و خنده دار هر کی بگه این چطوری این کار رو کرده جایزه داره تصاویر و عکس های طنز و خنده دار و توپ فوتبالدستی به صورت واقعی ! تصاویر و عکس های طنز و خنده دار 93 این چیه ؟ شصت ؟ نه بابا این بالای صده ! باور نداری بشمار ! تصاویر و عکس طنز و خنده دار تیریپتون منو کشته تصاویر و عکس طنز و خنده دار و بانمک خوش بحالشون هر جا بارون بگیره یه چتر از درخت می کنن تصاویر و عکس طنز و خنده دار و بامزه دو تا حیوون خانگی بسیارمعمولی ! تصاویر و عکس شاد و باحال خدایی خسته تر از این دیدی ؟ تصاویر و عکس شاد و طنز و خنده دار اندر حکایت شارژ نگه داشتن نوکیا یازده دو صفر تصاویر و عکس شاد و طنز و خنده دار 2014 ننه جون شما باس الگوی ما باشی ! تصاویر و عکس شاد و طنز و خنده دار 93 یه پلیس بسیارخیلی بسیارمعمولی تو خارج ! داره مخلوط هم می زنه بر بدن … تصاویر و عکس باحال و طنز و خنده دار لامصب چه جنسی داره ! تصاویر و عکس باحال و جالب این دیگه طنز و خنده دار نیست خوشگله ! مکالمه بین زن ومرد:
مرد: ماشاءالله عزیزم خونه تمیز و مرتبه ان شاءالله وايبر قطع شده؟
زن: نه والله شارژر گوشی رو گم کردم
مجبور شدم خونه رو تمیز کنم تا پیداش کنم!
OOOOOOOOOOOOO
مرد: این لباسا چیه دوباره رفتی خریدی؟!
زن: آخ باز شیطون گولم زد گفت بهم میاد.
مرد: مگه نگفتم هروقت شیطون داشت گولت میزد
بگو دور شو، دور شو...
زن: گفتم، ولی میگفت از دور خیلی بیشتر بهت میاد...!
OOOOOOOOOOOOO
ﺁﻫﺎﯼ ﺍﻻﻏﯽ ﮐﻪ ﻧﺼﻒِ ﺷﺐ ﺗﻮﺧﯿﺎﺑﻮﻥ
ﺩﺳﺘﺖ ﺭﻭ ﺭﻭﯼ ﺑﻮﻭﻭﻭﻭﻭﻕ ﻣﯿﺫﺍﺭﯼﻭ ﻣﯿﺮﯼ !
ﺧﯿﻠﯿﺎ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ .بیتاکو ﻭﺍﯾﺒﺮﻭ ﻭﺍﺗﺴﺎﭖ ﻫﺴﺘﻦ ...
ﻧﻤﻴﮕﻰ زناشون ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯿﺸﻥ، ﮔﻮﺷﻰ ﺭﻭ ﺗﻮﯼ ﺩﺳﺘﺸﻮﻥ ﻣﻰﺑﻴﻨﻦ،
ﻣﯿﮕﻥ ﺗﻮ ﻫﻨﻮﺯ ﮐﭙﮥ ﻣﺮﮔﺘﻮ ﻧﺬﺍﺷﺘﯽ
ﻭ ﭼﻪ ﻣﺼﯿﺒﺖ ﻭ ﻗﺸﻘﺮﻗﯽ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥﺑﻪ ﭘﺎ ﻣﯿﮑﻨﻦ؟؟ !!
ﺩﺭﮎ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﺑﯿﺸﻌﻮﺭ!!!
OOOOOOOOOOOOO
به لره میگن با زنت تفاهم داری؟
میگه آره جفتمون حالمون از هم بهم میخوره....
OOOOOOOOOOOOO
دختره پُست گذاشته: امروز تولده ١٩ سالگيمه
يكى زيرش كامنت گذاشته:
انشاء الله ٠٩١٩٨٣٨٨٦٠٨سالِ بشى . . . .
يعنى خلاقيتِ شماره دادنش نابودم كرد!!
OOOOOOOOOOOOO
باید اون دنیا از این گربه هایی که وسط خیابون له شدن پرسید
که اون طرف خیابون چی داشت که این طرف نداشت؟!
OOOOOOOOOOOOO
ﮔﻼﺑﯽ ﮐﯿﻠﻮ۱۸ ﺗﻮﻣﻦ !
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﮐﺴﯽ ﺑﻬﺘﻮﻥﮔﻔﺖ ﮔﻼﺑﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻏﺮﻭﺭ ﮐﻨﯿﺪ
ﮔﻼﺑﯿﺎﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ ﺍﻻﻥ ﺍﺣﺴﺎﺱﻏﺮﻭﺭ ﮐﻨﯿﻦ ﻋﻤﻮ ﺑﺒﯿﻨﻪ.
OOOOOOOOOOOOO
ﺯﻧﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺭﻭ ﻣﯽ ﺑﺮﻩ ﺩﮐﺘﺮ ..!!!!
ﺩﮐﺘﺮ ﺑﻪ ﺯﻧﻪ ﻣﯽ ﮔﻪ :
ﺧﺎﻧﻢ، ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻫﯿﭻ ﺍﺳﺘﺮﺳﯽ ﺑﻪﺷﻮﻫﺮﺗﻮﻥ ﻭﺍرد ﺑﺸﻪ.!!!
ﺑﺎﯾﺪ ﺧﻮﺏ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﻩ،!!!
ﻫﺮﭼﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﺑﺮﺍﺵ ﻓﺮﺍﻫﻢﺑﺸﻪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ
1 ﺳﺎﻝﻫﯿﭻ ﺑﺤﺚ ﻭ ﺩﻋﻮﺍﯾﯽ ﺳﺮ ﻫﯿﭻ ﻣﻮﺿﻮﻋﯽ
ﺣﺘﯽ ﺳﺮ ﻃﻼ ﻭ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻭ ﺧﻮﻧﻪ
ﻫﻢ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎشین !!!
ﺗﻮﯼ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻣﺮﺩﻩ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﻪ : ﺧﺎﻧﻢ ﺩﮐﺘﺮ ﭼﯽ ﮔﻔﺖ؟
ﺯﻧﻪ ﻣﯽ ﮔﻪ : ﻫﯿﭽﯽ، !!!!
ﮔﻔﺖ ﺗﻮ ﻫﯿﭻ ﺷﺎﻧﺴﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺪﻩﻣﻮﻧﺪﻥ ﻧﺪﺍﺭﯼ!!!! :|
OOOOOOOOOOOOO
یه جایی خوندم:
کلیه ی انسان ها توانایی این رو دارن که عاشق همدیگر بشوند...
ولی کلیه های من تا حالا عاشق همدیگه نشدند !!
کلیه های شما چطور؟؟؟
OOOOOOOOOOOOO
يارو ميره ثبت احوال مي گه: يه شناسنامه واسه بچه ام ميخوام!
مي گن: اسمش چيه؟ ميگه: "شورلت"!
مي گن: اين که اسم ماشينه!
يه اسم بذار که به نام پدر و مادر بياد.
مي گه: خب به اسم ما مياد ديگه؛ من "بيوک" آقا هستم؛
همسرم هم "خاور" خانم !
OOOOOOOOOOOOO
آدرس دادن توی آمریکا:
خیابان 45 - شماره 120-منزل دیوید آنتونی
آدرس دادن توی ایران:
بزرگراه آیت اله صدر عاملی -خیابان حر ابن یزید ریاحی -
نرسیده به فلکه انصارالمجاهدین - روبروی بانک قوامین -
جنب مسجد بلال حبشی - کوچه شهید صیف الدین خواجه انصاری -
جنب سوپرمارکت ستاره - بن بست هشتم -
پلاک 13+3.1 -منزل حاج کمال عین آبادی
OOOOOOOOOOOOO
انواع دوست از دید دخترا:
دوس اجتماعی
دوس معمولی
جاست فرند
این که فابریکمه
این مثه دادشمه
این که اصن حسابش جداست
این که اصن تو این فازا نیست
میدونی این چن سال ازم کوچیکتره
دوست جون
درحد اس ام اس فرند
فقط تلفنی فرند
دلقک فرند
دربست فرند
فست فود فرند
OOOOOOOOOOOOO
یه نصیحت:
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭ ﻧﮑﺮﺩﻧﺘﻮﻧﻮ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﺑﺪﻥ !!!
OOOOOOOOOOOOO
ﺍﺯﯾﻦ ﭘﺸﻪ ﻫﺎﯼ تابستونی ﮔﯿﺞﻭ ﻣﻨﮓ
ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮﻧﻮ ﻣﯿﺰﻧﻦ ﺑﻪ ﺩﺭ ﻭﺩﯾﻮﺍﺭ ﺑﺘﺮﺳﯿﻦ
ﺍﯾﻨﺎ ﻫﯿﭽﯽ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥﻧﺪﺍﺭﻥ
یدفعه میرن تو دماغت...
OOOOOOOOOOOOO
ﭘﺴﺮ : ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺍﻣﺸﺐ ﮐﺠﺎ ﻏﺬﺍﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﻫﺮﺟﺎ ﺗﻮ ﺑﮕﯽ ﻋﺸﻘﻢ !
ﭘﺴﺮ : ﺑﺮﯾﻢ ﭘﯿﺘﺰﺍ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﻧــــَـــﻪ ﺭﮊﯾﻤﻢ !
ﭘﺴﺮ : ﺧﺐ ﺑﺮﯾﻢ ﮐﺒﺎﺏ ﺑﺰﻧﯿﻢﺍﻣﺸﺐ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﻧﻪ ﺍﻭﻧﻢ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺧﻮﺭﺩﻡ !
ﭘﺴﺮ : ﺑﺮﯾﻢ ﺍﻭﻥ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﮐﻪﺗﺎﺯﻩ ﺑﺎﺯ ﺷﺩﻩ ؟ ﻧﻈﺮﺕ ﭼﯿﻪ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﻧﻪ ﺍﻭﻧﻢ ﺩﻭﺭﻩ !
ﭘﺴﺮ : ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﺮﯾﻢ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭽﯽﻫﺎﺕ ﺩﺍﮒ ﺑﺰﻧﯿﻢ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﺍﯾﺸﺸﺸﺶ !! ﻣﻦ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭻﻭ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭ ﭼﯿﺰﺍ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻡ !
ﭘﺴﺮ : ﭘﺲ ﺑﺍﻻﺧﺮﻩ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﯿﻢ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﻫﺮﭼﯽ ﺗﻮ ﺑﮕﯽ ﻋﺸﻘﻢ !!!
ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﻫﻢ ﻧﺘﻮﻧﺴﺘﻦ ﮐﺎﺭﯼﮐﻨﻦ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺯﻣﯿﻨﻪ
OOOOOOOOOOOOO اگر از جملهی افرادی هستید که زمان شنا در استخر بیشتر زیر آب بوده و از شنا کردن در عمق آب لذت میبرید، پس بهتر است نگاهی به استخر هتل Terme Millepini در ایتالیا داشته باشید که با عمق ۴۰ متری (معادل ساختمان ۱۲ طبقه) نام خود را بهعنوان عمیقترین استخر جهان ثبت کرده است.
همانطور که در تصاویر نیز میبینید در درون استخر سازههایی چون غارها ساخته شده که با هدف ایجاد محیطی تمرینی برای غواصانی که در درون غارها به شنا میپردازند، طراحی شده است. همچنین سایر غواصان نیز میتوانند با رفتن به عمق ۴۰ متری شنا در محیطهای عمیق دریا و اقیانوس را تمرین کنند. برای رفتن به عمق ۴۰ متری استخر نیازی به پوشیدن لباسهای مخصوص غواصی نیست، چراکه دمای آب بصورت متوالی کنترل شده و در بازهی ۳۲ تا ۳۴ درجهی سلسیوس قرار دارد. فشار آب نیز کنترل میشود. این استخر نهتنها از نظر ابعاد و سازه بلکه از منظر آبی که از آن برای پرکردن استخر استفاده میشود نیز خاص است؛ چراکه آب مورد استفاده از نوع معدنی است. امانوئله بوارتی در مورد اهداف ساخت این استخر چنین اظهار نظر کرده است: پیش از این استخر Nemo در بروکسل بلژیک با عمق ۳۳ متری لقب عمیقترین استخر جهان را به خود اختصاص داده بود که حال در اختیار استخر ۴۰ متری ایتالیا است. بیشترین عمق استخر نمو در بلژیک ۳۴.۵ متر بوده و ظرفیت ۲،۵۰۰،۰۰۰ لیتر آب بدون کلر و معدنی را دارد که دمای آن روی ۳۰ درجه تنظیم میشود. این استخر در عمق ۱۰ متری دارای غارهایی است که میتوان از آن برای تمرین غواصی در غارها استفاده کرد.
ز حق توفیق خدمت خواستم دل گفت پنهانیچه توفیقی از این بهتر که خلقی را بخندانیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اميدوارم مورد پسندتون قرار گرفته باشه
غروب غمهاتون رو آرزومندم تا دروودي ديگر بدروود
هر آنچه که ذهن انسان قادر باشد آن را درک کند ، می تواند واقعیت پیدا کند. جك كانفيلد
انسان همان چیزی می شود که به آن می اندیشد . با ناخواسته های خود نجنگ ، چرا که قویتر و بزرگتر می شوند. با این کار تمام تمرکز خود را بر روی چیزهایی که نمی خواهی ، میگذاری و ناخواسته ها را به سوی خود جذب می کنی. جك كانفيلد
اگر مي خواهيد سزاوار و شايسته دريافت بهترینهای زندگي باشيد، بايد اين امر را باور كنيد كه سزاوار آن هستيد. جك كانفيلد
تو در مورد خود هر فکری داشته باشی ، همان درست است و نتیجه همان خواهد بود.اگر بگویی ناتوانم ، ناتوان می شوی و اگر بگویی قدرتمندم ، قدرتمند خواهی شد. جك كانفيلد
هدف اصلی بشر ، احساس و تجربه لذت است. هدف آن است که در زندگی، احساس عشق و آرامش و لذت کنی. پس هرآنچه را که به تواحساس عشق و لذت می بخشد دنبال کن.رسالت واقعی تو همان کار خواهد بود. کاری در جهان وجود ندارد که تو نتوانی انجام دهی ، این خواسته خداوند است. جك كانفيلد
زندگي، يك بوم نقاشي است كه در آن از پاك كن خبري نيست. جك كانفيلد
شناخت ارزشهاي باطني و باور داشتن به روياها، بخشي از دارايي زندگي است. جك كانفيلد
اين باور تو است كه تو را به خواسته هايت مي رساند، مگر اينكه شهامت خواستن آن را نداشته باشي. جك كانفيلد
ترسهايت را از بين ببر و بر آنها چيره شو... هيچ كس در اين راه به تو كمك نخواهد كرد؛ چون هيچ كس به اندازه ي خودت با ترسهايت آشنا نيست. جك كانفيلد
هميشه با اين فرض و گمان آغاز كنيد كه هرچه بخواهيد مي توانيد به دست آوريد. جك كانفيلد
اگر ميخواهيد از انجام كاري، ارزشي كسب كنيد، بايد خودتان آن را انجام دهيد؛ آن كار، هرچه كه ميخواهد باشد. جك كانفيلد
هر آنچه امروز تجربهاش ميكنيد، نتيجهي ديدگاه شما در گذشته است. جك كانفيلد
اگر به انجام كاري كه هميشه ميكرديد، ادامه دهيد، همان را به دست ميآوريد كه هميشه به دست ميآورديد. جك كانفيلد
اگر چيزي متفاوت ميخواهيد، بايد كاري متفاوت بكنيد و گامي متفاوت برداريد. جك كانفيلد
تا زماني كه كسي يا چيزي را مسئول و مسبب ناكامي خود بدانيد، هرگز موفق نخواهيد شد. جك كانفيلد
اگر خود را پايبند كنيد كه هر روز چيز تازهاي بياموزيد و هر روز كمي بهتر شويد، سرانجام به مرور زمان، به اهداف خود ميرسيد. جك كانفيلد
هنگامي كه كسي را ميبخشيد، اين كار، شما را به زمان حال برميگرداند؛ جايي كه ممكن است رويدادهاي خوبي برايتان رخ دهد و جايي كه ميتوانيد براي آفرينش اهداف آيندهي خود دست به كار شويد. جك كانفيلد
زندگي كنوني شما نتيجهي ديدگاهها و كارهاي گذشتهي شماست. زندگي آيندهتان نتيجهي ديدگاهها و كارهاي امروز شما خواهد بود. جك كانفيلد
استادیوم شهر آموزش – ظرفیت ۴۵۳۵۰ نفر
استادیوم شهر ورزش ها-ظرفیت ۴۷۰۰۰ نفر
استادیوم ام صلال-ظرفیت ۴۵۱۲۰ نفر
استادیوم بندر دوحه – ظرفیت ۴۵۰۰۰ نفر
استادیوم الخور – طرفیت۴۵۰۰۰ نفر
استادیوم الریان-ظرفیت ۴۴۷۴۰ نفر
استادیوم الوکراه-ظرفیت ۴۵۱۲۰ نفر
استادیوم الشمال – ظرفیت ۴۵۱۲۰ نفر
استادیوم Lusail Iconic- ظرفیت +۸۶۰۰۰ نفر با سلام به درخواست بعضی از دوستان در رابطه با گوشی معرفی جدیدترین گوشی های آندروید در ایران ، جدیدترین گوشی های اندروید موجود در بازار ایران را برای شما بیننده گرامی گردآوری کرده ایم. یکی از مواردی که سیستم عامل اندروید گوگل را از سیستم عامل iOS اپل و یا ویندوز فون مایکروسافت متمایز می کند تنوع بالای محصولاتی است که از این سیستم عامل استفاده می کنند. در شرایطی که این تنوع یکی از نقاط قوت اندروید محسوب می شود اما می تواند انتخاب نهایی را نیز برای مصرف کنندگان به شرایطی چالش برانگیز مبدل کند. به گزارش “گروه علم و فناوری” عصرایران، بی تردید، انتخابی قطعی و بهترین تلفن همراه برای همه وجود ندارد اما برخی موبایل های هوشمند اندرویدی از جایگاهی بالاتر نسبت به رقبای خود برخوردار هستند. موبایل های هوشمند با مشخصات بهتر نسبت به مدل های دیگر، مدل هایی که دارای طراحی ظاهری و کیفیت سخت بالاتری هستند و یا مدل هایی که تنها ارزش بالاتری در قبال هزینه پرداختی نسبت به رقبای خود دارند از آن جمله اند. در انتخاب برترین موبایل های هوشمند اندرویدی مواردی مانند عملکرد سخت افزاری، پتانسیل ارتقا سیستم عامل، و البته طراحی ظاهری مد نظر قرار می گیرند. تا پیش از آن که موج جدید موبایل های هوشمند اندرویدی مانند سونی اکسپریا Z3، موتورولا موتو X(2014)، سامسونگ گلکسی نوت4 و … وارد بازار شوند، برترین های فعلی بازار اندروید عبارتند از:
1. اچ تی سی وان M8 بدنه فلزی و طراحی زیبا نخستین نکته ای است که در وان M8 توجهات را به سوی خود جلب می کنند. پردازنده چهار هسته ای اسنپ دراگون 801 با فرکانس 2.3 گیگاهرتز، 2 گیگابایت رم و حافظه داخلی 16 یا 32 گیگابایتی از دیگر مشخصات این مدل هستند. نمایشگر 5 اینچی فول اچدی (1080p) وان M8 از کیفیت بالایی برخوردار است. یکی از ویژگی متمایز این مدل استفاده از دو دوربین در قسمت پشت آن است اما به کارگیری دوربین اصلی 4 مگاپیکسلی اولتراپیکسل همانند مدل وان M7 نقطه ضعف بزرگ پرچمدار جدید اچ تی سی محسوب می شود.
2. سونی اکسپریا Z2 سونی مجموعه کاملی را در اکسپریا Z2 ارائه کرده است. طراحی و کیفیت ساخت بالای این محصول احساس خوبی را به کاربر منتقل می کند. باتری 3200 میلی آمپری اکسپریا Z2 از طول عمر بالایی برخوردار بوده و از دیگر مشخصات آن می توان به پردازنده چهار هسته ای اسنپ دراگون 801 با فرکانس 2.3 گیگاهرتز، 3 گیگابایت رم، 16 گیگابایت حافظه داخلی و دوربین 20.7 مگاپیکسلی اشاره کرد. اکسپریا Z2 دارای گواهینامه IP58 بوده که به معنای مقاومت در برابر آب تا عمق یک متر و به مدت 30 دقیقه و ضد گرد و غبار بودن آن است. نمایشگر5.2 اینچی فول اچدی (1080p) این مدل از کیفیت بالایی برخوردار بوده و کاربر خود را ناامید نمی کند.
3. سامسونگ گلکسی S5 پرچمدار جدید محصولات سامسونگ دارای نمایشگر 5.1 اینچی فول اچدی (1080p) سوپرآمولد، پردازنده اسنپ دراگون 801 با فرکانس 2.5 گیگاهرتز و دوربین توانای 16 مگاپیکسلی است. حسگر اثر انگشت، حسگر ضربان قلب، کلید خانه لمسی و مقاومت بدنه در برابر آب و گرد و غبار به واسطه گواهینامه IP67 از دیگر ویژگی های آن هستند. رابط کاربری سنگین “تاچویز” و بدنه پلاستیکی که احساس کیفیت ساخت بالایی را به کاربر منتقل نمی کند از نقاط ضعف گلکسی S5 هستند.
4. وان پلاس وان شرکت تازه تاسیس وان پلاس با معرفی موبایل هوشمند وان پلاس وان بسیاری را شگفتزده کرده است. این مدل دارای نمایشگر 5.5 اینچی فول اچدی (1080p)، پردازنده چهار هسته ای با فرکانس 2.5 گیگاهرتز و 3 گیگابایت رم است. دوربین اصلی 13 مگاپیکسلی، حافظه داخلی 16 و یا 64 گیگابایت و باتری 3100 میلی آمپری مشخصاتی مشابه با پرچمداران شرکت های دیگر بوده اما زمانی که موضوع قیمت مطرح می شود وان پلاس وان برگ برنده خود را رو می کند.
5. ال جی G3 ال جی با معرفی مدل G2 توجهات بسیاری را به سوی خود جلب کرد و قصد دارد این روند را با مدل G3 نیز ادامه دهد. ویژگی متمایز این مدل نمایشگر 5.5 اینچی کیو اچدی با تراکم پیکسلی چشمگیر 534 ppi است. البته چنین نمایشگری عمر نه چندان بالای باتری 3000 میلی آمپری را به همراه داشته است. پردازنده چهار هسته ای با فرکانس 2.5 گیگاهرتز، 3 گیگابایت رم و پردازنده گرافیکی Adreno 330 عملکرد روان ال جی G3 را تصمین می کنند. ال جی در طراحی بدنه G3 از پلی کربنات با ظاهر فلز صیقل خورده استفاده کرده است.
6. سونی اکسپریا Z1 کامپکت
سونی اکسپریا Z1 کامپکت یکی از برترین های این بخش محسوب می شود که امکانات سخت افزاری مشابه با سونی اکسپریا Z1 را در اندازه ای کوچکتر به کاربر خود هدیه می کند. نمایشگر 4.3 اینچی اچدی (720p)، پردازنده چهار هسته ای با فرکانس 2.2 گیگاهرتز، 2 گیگابایت رم، پردازشگر گرافیکی Adreno 330، و دوربین اصلی 20.7 مگاپیکسلی جای بحثی باقی نمی گذارند. اکسپریا Z1 کامپکت دارای گواهینامه IP58 است که به معنای مقاومت در برابر آب تا عمق یک متری به مدت 30 دقیقه و ضد گرد و غبار بودن آن است.
7. گوگل نکسوس 5 نکسوس 5 به واقع موبایل هوشمندی برای شیفتگان اندروید و افرادی که دوستدار در اختیار داشتن یک پرچمدار اندرویدی خالص هستند، محسوب می شود. نسخه 4.4 کیت کت اندروید، نمایشگر 4.95 اینچی فول اچدی (1080p)، پردازنده چهار هسته ای با فرکانس 2.3 گیگاهرتز، 2 گیگابایت رم، حافظه داخلی 16 یا 32 گیگابایتی و دوربین اصلی 8 مگاپیکسلی می تواند هر کاربری را راضی کند. شاید تنها نقطه ضعف نکسوس 5 باتری 2300 میلی آمپری آن باشد که با توجه به سخت افزار قوی از عمر بالایی برخوردار نیست.
8. موتورولا موتو G موتورولا موتو G دارای نمایشگر 4.5 اینچی اچدی (720p) است. پردازنده چهار هسته ای با فرکانس 1.2 گیگاهرتز، یک گیگابایت رم و نسخه 4.4 کیت کت اندروید از دیگر مشخصات آن هستند. موتورولا موتو G دارای دوربین اصلی 5 مگاپیکسلی بوده و فضای ذخیره سازی داخلی آن 8 یا 16 گیگابایت است. از امکانات ارتباطی این دستگاه می توان به وای فای، بلوتوث و جی پی اس اشاره کرد. موتو G فاقد انافسی بوده و باتری آن توسط کاربر قابل تعویض نیست اما با توجه به قیمت پایین و ارزش بالا در برابر هزینه پرداختی این کاستی ها چندان به چشم نمی آیند.
9. سامسونگ گلکسی نوت3 سامسونگ با معرفی گلکسی نوت انقلاب فبلتی را آغاز کرد و نسل سوم این مدل همچنان یکی از برترین های بازار اندروید محسوب می شود. قلم اس پن گلکسی نوت3 ویژگی های بیشتری را نسبت به دیگر موبایل های هوشمند اندرویدی در اختیار کاربر خود قرار می دهد. نمایشگر 5.9 اینچی فول اچدی (1080p) سوپرآمولد این دستگاه از کیفیت بالایی برخوردار است. دوربین اصلی 13 مگاپیکسلی، 3 گیگابات رم، حافظه داخلی 32 یا 64 گیگابایتی به همراه باتری 3200 میلی آمپری از دیگر مشخصات گلکسی نوت3 هستند. این دستگاه با پردازنده چهار هسته ای کوالکام و هشت هسته ای اگزینوس در دسترس است.
10. اچ تی سی وان مینی 2 اچ تی سی وان مینی 2 از بدنه فلزی مشابه با مدل وان M8 و رابط کاربری Sense 6 سود می برد. اسپیکرهای استریو، نمایشگر 4.5 اینچی اچدی (720p)، پردازنده چهار هسته ای با فرکانس 1.2 گیگاهرتز و دوربین اصلی 13 مگاپیکسلی از دیگر امکانات این مدل هستند. عملکرد روان، طراحی و کیفیت ساخت بالا، وان مینی 2 را به مجموعه ای خوش ساخت مبدل کرده اند. چه دوستم داشته باشی و چه ازمن متنفر باشی در هر صورت بهم لطف میکنی چون اگه دوستم داشته باشی تو قلبت هستم و اگه ازم متنفر باشی تو ذهنتم!
کمپانی دل تبلتی بنام Dell Venue 8 7000 عرضه کرده که نازکترین و ظریفترین تبلت دنیا لقب گرفته است.
میتوانید نوشابه ی خود را از وسط به راحتی تقسیم کنید و برای دو نفر آدم بشود
چطور پوسته تخم مرغ را بخوریم؟! احتمالا عکس العمل شما این هست که “آیییی چطور دلت میاد!!” ، خوب ما روشی رو میگیم که به سادگی و بدون اینکه احساس کنید از خواص این ماده ی ارزشمند بهره مند بشید. ۱) بعد از اینکه پوسته تخم مرغ رو خوب شستید(با آب گرم) ، اون رو درون فر (و یا مایکروفر) قرار بدید تا پوسته کاملا خشک و شکننده بشه و بهتر اینه که از اجاق فر استفاده کنید تا پوسته رو تبدیل به خاکستر کنه. ۲) بعد پوسته ی حرارت دیده و یا خاکستر شده رو اونقدر بکوبید تا به اندازه ی ذرات ریز ( در اندازه ی نمک) تبدیل بشه میتونید از آسیاب برقی هم استفاده کنید تا به صورت پودر استفاده کنید. به همین سادگی ! حالا میتونید یک نمکدان رو برای پوسته تخم مرغ کوبیده شده قرار بدید و به صورت روزانه ، مقدار کمی رو مثل نمک بر روی غذا بریزید.( حدود یک دوم تا یک چهارم قاشق چای خوری ، برحسب رژیم غذایی ای که دارید و میزان کالری که در روز دریافت میکنید) با این روش هم از تمام خواص پوسته تخم مرغ استفاده کردید و هم اینکه مزه ی اون رو احساس نخواهید کرد و مواد معدنی بدن خودتون رو تامین کرده اید. منبع » عصرعلم » برای تامین مواد معدنی و کلسیم پوسته تخم مرغ بخورید! به گزارش فرازنیوز، ،پزشکان بیمارستان «چنای» اظهار داشتند: بدن راهول بدون هیچگونه منبع احتراق خارجی، دچار سوختگی میشود. گازهایی از پوست این نوزاد دفع میشود که احتمالا باعث سوختگی در ناحیه سر و قفسه سینه او شده است.مادر راهول میگوید: زمانی که پسرم تنها ۹ روز داشت برای اولین بار دچار این وضعیت شد. ابتدا خانواده و اطرافیانم تصور میکردند که خودم او را به عمد سوزاندهام.پزشکان همچنین گفتند: این نوزاد به دقت در حال معاینه است و ممکن است بیماری او ژنتیکی باشد. همچنین در حال انجام آزمایشهایی هستیم تا نوع گازهای دفعشده از پوست این نوزاد را شناسایی کنیم.به گزارش روزنامه دیلیمیل، «جاگان موهان» متخصص سوختگی نیز معتقد است که تئوری سندرم سوختگی خودبخودی غیرواقعی به نظر میآید و سوختن این نوزاد به این صورت غیرممکن است.
وقتتون بخیرامیدوارم حالتون بهتر شده باشه به گزارش فرازنیوز، به نقل از دیلی میل این زوج که در عرصه فیلم سازی فعال هستند در تگزاس زندگی می کنند ودر ضیافت جشن سالگرد ازدواجشان سرهای بریده خود را به شکل کیک تزئین کرده و میهمانان را غافلگیر کردند. انتخابات شورای شهر کامیاران مهندس زاهد نباتی انتخابات شورای شهر کامیاران مهندس زاهد نباتی انتخابات شورای شهر کامیاران مهندس هوشنگ مهدی انتخابات شورای شهر کامیاران مهندس هوشنگ مهدی انتخابات شورای شهر کامیاران مهندس زاهد نباتی انتخابات شورای شهر کامیاران مهندس زاهد نباتی ثبت حریم 20 اثر تاریخی ثبت ملی روستای پالنگان و روستای ژیوار پالنگان، سفری بیادماندنی به یک روستای پلهکانی جشن نوروز در استان کردستان روستای پالنگان گزارش یک گردشگر از تاریخ وطبیعت پالنگان دوره ارتفاع و فضای معلق (مریوان) مدیر وبلاگ مسابقات کشتی به مناسبت جام رمضان در شهرستان کامیاران جشنواره نوروزی پالنگان، از روایت شکست اهریمن تا معرفی جاذبه های گردشگری+تصویر فاصله بین کامیاران و روستای پالنگان پالنگان زیباتر از ماسوله+ عکس عکسهایی از پالنگان 2 برگزاری مراسم پر شکوه فرهنگی و هنری نوروز در پالنگان + تصاویر سفری به کردستان - روستای پالنگان (از دید یک مسافر) عکسهایی از پالنگان پالنگان،کامیاران ،کردستان کتیبه تنگی بر هورامان مسابقه دوستانه کامیاران و روانسر به میزبانی شهر روانسر برگزار شد هنرمند سیدمحمد صفایی خوا له خوش بو حه ق شناس مدیر ولاگ شعر در وصف معلم راهیابی گروه هنرهای نمایشی توسکا به چهارمین جشنواره منطقه ای زاگروس زیبا بودن در کلبه ما رونق اگر نیست صفا هست هرس کردن درختان فضای سبز و ایجاد فرم های جذاب و متنوع گلکاری بسیار وسیع در سطح شهر بوشهر پس لرزه های تئاتر کامیاران و گروه هنری توسکا |
خرداد 1400 3
اسفند 1395 12 دی 1395 10 آذر 1395 9 مهر 1395 7 تير 1395 4 فروردين 1395 1 اسفند 1394 12 بهمن 1394 11 دی 1394 10 آذر 1394 9 آبان 1394 8 مهر 1394 7 شهريور 1394 6 مرداد 1394 5 تير 1394 4 خرداد 1394 3 ارديبهشت 1394 2 فروردين 1394 1 اسفند 1393 12 بهمن 1393 11 دی 1393 10 آذر 1393 9 آبان 1393 8 مهر 1393 7 شهريور 1393 6 مرداد 1393 5 تير 1393 4 خرداد 1393 3 ارديبهشت 1393 2 فروردين 1393 1 اسفند 1392 12 بهمن 1392 11 دی 1392 10 آذر 1392 9 آبان 1392 8 مهر 1392 7 شهريور 1392 6 مرداد 1392 5 تير 1392 4 خرداد 1392 3 ارديبهشت 1392 2 فروردين 1392 1 اسفند 1391 12 |